توصيههايي براي شناخت بهتر خود
غرق در روزمرگيها، به دنبال آرزوها و آرمانها، سرگرم دنياي فناوريهاي نوين، با شتاب هر چه تمامتر پيش ميرويم. اما به راستي ما كه هستيم و در اين دنياي پهناور چه ميكنيم؟ آيا به اندازه كافي خود را ميشناسيم؟ خودشناسي يا شناخت بهتر خود به چه معناست؟ چگونه ميتوانيم شناخت بهتري از خود پيدا كنيم؟ چه سوالهايي بايد از خود بپرسيم؟
در اين مقاله توصيهها و راهكارهايي را براي شناخت بهتر خود ارائه ميدهيم كه ميتوانند براي شما راه گشا باشند.
قطعا داشتن دفتر خاطرات به عنوان كلاسيكترين ابزار موجود به شما اين امكان را ميدهد كه دوباره با خودتان ارتباط برقرار كنيد. سعي كنيد خودتان باشيد. نقابي را كه بر چهره داريد كنار بگذاريد و با احساسات خود رو به رو شويد و هر آنچه را كه ميخواهيد در دفتر خاطراتتان ثبت كنيد. اين كار به شما كمك ميكند تا خودتان را پيدا كنيد و به رشد فردي برسيد. در اين صورت، تغييراتي در زندگي شما ايجاد ميشود.
داشتن دفتر خاطرات به فرد كمك ميكند تا خود را از پرداختن به احساساتي كه مديريت آنها دشوار است، بعضي شرايط ناخوشايند يا موقعيتهاي بد رها كند. نوشتن به شما اجازه ميدهد كه خود را خالي كنيد، احساسات ناخوشايندي را كه موجب ناراحتيتان شده بر روي كاغذ آوريد و به نوعي از آنها فاصله بگيريد. بنابراين، داشتن يك دفتر خاطرات از نظر رواني برايتان بسيار مفيد است.
گاهي با نوشتن در مييابيم كه كلمات خودشان به تنهايي بدون اينكه به دنبال آنها بگرديم از اعماق درون ما بيرون ميآيند. نوشتن به شما كمك ميكند كه آرامش داشته باشيد و با احساس آرامش بيشتري به پيش برويد.
آيا روش خاصي براي نوشتن وجود دارد؟
بيشتر افرادي كه ميخواهند شروع به نوشتن خاطرات خود كنند، نميدانند كه چه طور بايد بنويسند و از كجا شروع كنند. درحقيقت، روش خاصي براي آن وجود ندارد. آنچه در دفتر خاطرات خود مينويسيد متعلق به شما است. در رابطه با دفعات نوشتن نيز قاعده و قانوني وجود ندارد.
بعضي از افراد فقط در صورت نيازي مينويسند، بعضي ديگر به صورت روزانه به نگارش ميپردازند و تمام اتفاقات روز را مينويسند.
آيا بايد خاطرات خود را با ديگران به اشتراك بگذاريم؟
شايد به دليل وجود شبكههاي اجتماعي و وبسايتهاي مختلف وسوسه شويم كه نوشتههاي خود را به اشتراك گذاشته و در معرض ديد ديگران قرار دهيم. متاسفانه انجام اين كار بر محتواي نوشتهها ما اثر ميگذارد. فرد مطلبي مينويسد كه خوشايند ديگران باشد در اين صورت، ديگر نميتواند خودش باشد. اگر بخواهد دقيقا آنچه را كه در دفتر خود يادداشت كرده منتشر كند، ممكن است مورد قضاوت و سرزنش ديگران قرار گيرد. بنابراين، توصيه ميكنيم خاطرات شخصي خود و آنچه را كه در كمال صداقت در دفترتان نوشتهايد به اشتراك نگذاريد.
2. به سفر برويد و تجربيات خود را افزايش دهيد
گفته ميشود تجربيات جديد و سفر به نقاط جديد باعث رشد فكري شده و محركي براي رشد فردي است. وقتي سفر ميكنيد ناگزيريد كه عادتهاي خود را تغيير دهيد. در محيط جديد با شرايط تازهاي مواجه ميشويد و بايد خود را با آن سازگار كنيد.
افرادي كه به سفر ميروند مشتاق كشف جهان و ديدن شگفتيهاي آن هستند. در اين تجربه تازه با افراد جديد ملاقات ميكنند، زبان ديگري را ياد ميگيرند و با فرهنگهاي مختلف آشنا ميشوند. اين در واقع فرصتي است براي شناخت بهتر خود.
آيا اين كار براي پيشرفت شغلي و حرفهاي نيز مفيد است؟
تجربه سفر به شما امكان ملاقات با افراد مختلف را ميدهد و به اين ترتيب ميتوانيد دوستان زيادي براي خود پيدا كنيد. داشتن روابط اجتماعي به شما كمك ميكند كه براي كار و حرفه خود نيز از آن استفاده كنيد. ميتوانيد جلسات كاري تشكيل دهيد و در دنياي حرفهاي به سوي اهداف خود گام برداريد. داشتن تجارب كاري و حرفهاي در خارج از كشور نكته بسيار مثبتي در رزومه كاري شما محسوب ميشود. اين امر نشان دهنده روشن فكر بودن، سازگاري و سطح خوب زبان است.
مدارس نيز ميتوانند دانش آموزان را در طول دوره تحصيلي به سفر ببرند تا آنها از اين طريق به كسب تجربه بپردازند. دانشگاهها هم با راه اندازي خدمات بين المللي ميتوانند از همين الگو پيروي كنند.
اگر نتوانم از عهده آن بربيايم چه ميشود؟
بسياري از مردم از انجام كارهاي جديد هراس دارند زيرا فكر ميكنند كه نميتوانند از عهده انجام آن برآيند. بله، شايد در ايتدا اين طور به نظر برسد ولي اگر در اشتباه باشند چه؟ تجربههاي جديد در نگاه اول نوعي ريسك به نظر ميرسند كه فرد را با موقعيتهاي ناآشنا رو به رو ميكنند. تنها با قرار گرفتن در موقعيتهاي جديد است كه فرد ميآموزد چه رفتارها، واكنشها و ابتكار عملهايي داشته باشد. گاهي بايد عادتهاي گذشته را كنار گذاشت و شرايط جديد را تجربه كرد. افرادي كه به سفر ميروند يا فعاليتهاي جديدي را شروع ميكنند نسبت به آينده خوشبينتر هستند و اعتماد به نفس بالاتري دارند.
3. بدانيد چه ميخواهيد و به چه چيزي علاقه داريد
اين كه واقعا بدانيم باتوجه به افكار، عقايد و خواستههايمان به چه چيزي علاقه داريم كار دشواري است. هر فرد باتوجه به سن و دورههاي مختلف زندگي خود خواستههاي متفاوتي دارد.
براي اينكه بفهميد چه ميخواهيد و به چه چيزي علاقه داريد اين سوالات را از خود بپرسيد:
• من در كجاي زندگيام قرار دارم؟
• چه راهي را ميخواهم بروم؟ چرا؟
• چه كاري را دوست دارم انجام دهم؟
• حالم چه طور است؟
گاهي مراجعه به يك روانشناس و مشورت كردن با او نيز ميتواند مفيد باشد. شايد او بتواند به ما كمك كند و راهكارهايي را ارائه دهد كه از آنها در جهت شناخت بهتر خود استفاده كنيم.
4. شور و شوق داشته باشيد
وقتي به كاري ايمان داريد و از انجام آن لذت ميبريد ديگر مهم نيست كه ديگران چه فكر ميكنند و چه ميگويند. خود را از انجام كاري كه به آن علاقه داريد محروم نكنيد. اگر هنوز شور و اشتياق لازم را براي انجام كار پيدا نكردهايد هركاري لازم است انجام دهيد تا اين شور و اشتياق در شما ايجاد شود. اگر واقعا از انجام كاري لذت ميبريد كه در شما حس اميد و سرزندگي را ايجاد ميكند به انجام آن ادامه دهيد. به حرف دلتان گوش دهيد و طبق علائق خود پيش برويد. جرأت فكر كردن و برنامه ريزي كردن را داشته باشيد و از موانع پيش رو نهراسيد.
انتخاب شغل مناسب كار آساني نيست. بعضي از افراد خيلي زود شغل مورد نظر خود را پيدا ميكنند در حالي كه عده ديگري نميتوانند به راحتي شغل مناسب خود را پيدا كنند. آنها احساس يأس و نااميدي ميكنند. اما چه كار بايد كرد و راه چاره چيست؟
تنها راه پيش روي آنها شناخت بهتر خود، توسعه مهارتهاي فردي، يادگيري و شركت در فعاليتهاي اجتماعي و حضور در جامعه است. به اين ترتيب ميتوانند فرصتهاي شغلي مناسبي را براي خود پيدا كنند.
ترس از تصميم گيري و داشتن انتخاب درست يكي از بزرگترين موانعي است كه افراد با آن مواجه هستند. براي اين منظور ابتدا بايد اعتماد به نفس خود را بالا ببريد، نقاط قوت و ضعف خود را شناسايي كنيد و مهارتهاي خود را افزايش دهيد.
براي اينكه بدانيد چه شغلي مناسب شما است و به چه چيزي علاقه داريد، از مشاوران كمك بگيريد. حتي ميتوانيد از تستهاي روانشناسي كه براي اين منظور طراحي شدهاند استفاده كنيد.
اين چند سوال به شما كمك ميكنند تا بهتر فكر كنيد. اين سوالات راهنماي شما در انتخاب مسير درست خواهند بود:
♦ به چه كاري علاقه دارم؟ سليقه من چيست؟ چه انگيزهاي دارم؟
♦ سطح تحصيلات من چيست؟ در چه رشتهاي تحصيل كردهام؟
♦ چه روحيهاي دارم؟
♦ به چه مباحث و موضوعاتي علاقهمندم؟
♦ آيا ذهن خلاقي دارم؟ مهارتهاي فردي من چيست؟ آيا روحيه رهبري تيم را دارم؟
♦ در چه محيطي دوست دارم كار كنم؟
♦ آينده را چگونه ميبينم؟
اين كه شناخت خوب و كاملي از خود داشته باشيم مسئله بسيار مهمي است. هر قدر بياموزيم، كسب تجربه كنيم، بيانديشيم و ارتباطات اجتماعي بهتري داشته باشيم شناخت بهتري از خود پيدا ميكنيم. شناخت بهتر خود يا خودشناسي منجر به كسب موفقيتهاي بسياري در زندگي ما ميشود.