هوش مصنوعی و ارتباط عاطفی با انسان
هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) و همدلی با انسانها و درک احساسات آنها
در این سری مقاله ها قصد داریم تا تلفیق هوش مصنوعی را با درک احساسات و فهم اخلاقیات انسان دوستانه برای بهتر شدن ارتباط آنها بررسی کنیم.
-قسمت اول شرکت های انتفاعی و استفاده آنها از هوش مصنوعی
همواره در جوامع امروزی به دلیل پیشرفت نوع کارها و همچنین تنوع بسیار زیاد نیازهای مصرف کنندگان، شرکت ها برای تصریع در انجام کارهای مرتبط با مصرف کنندگان و کم کردن هزینه های بسیار زیاد برای ارتباط انسانی با آنها، دست به استفاده از سیستم های پاسخ گویی مبتنی بر هوش مصنوعی زده اند؛ و همچنین سرمایه گذاری های فراوانی برای استفاده از آنها در قسمت های مختلف شرکت ها کرده اند؛ با اینحال تعداد بسیار زیادی از مصرف کنندگان اطمینان کافی به این روش ها را ندارند؛ و این مسئله به یک مشکل برای شرکت ها و توسعه دهندگان هوش مصنوعی بدل شده است.
برای درک بهتر این مشکل و پیدا کردن راه حل های احتمالی آن شرکت پگاسیستم آمریکا که در دانشگاه کمبریج فعالیت میکند، یک تحقیق و نظر سنجی از 6000 نفر استفاده کننده از کشور های آمریکا، بریتانیا، استرالیا، ژاپن، آلمان و فرانسه انجام داد و نظر آنها در رابطه با هوش مصنوعی و توانایی درک احساسات انسانی را بررسی کرد. بیشتر مطالب این مقاله از همین بررسی انجام شده توسط پگاسیستم مورد استناد قرار گرفته است.
بگذارید قبل از شروع مقاله اصلی کمی درباره هوش مصنوعی صحبت کنیم
واژه هوش مصنوعی در ابتدا در سال 1956 میلادی ابداع شد و امروزه میتوان توضیح آن را در دیکشنری آکسفرد به این صورت خواند که ” تئوری و طراحی یک سیستم کامپیوتری که قادر به انجام عملیات هایی باشد که نیاز به هوش انسانی دارند ، مانند درک تصویری ، تشخیص صدا ، تصمیم گیری و حتی ترجمه متون مختلف به زبان های دیگر”. در حال حاضر هوش مصنوعی توانایی نیرو بخشیدن به بسیاری از کارها از طراحی و شخصی سازی وبسایت ها تا انجام چت های اینترنتی و حتی تشخیص اشیا مختلف را دارد.
اما حتی با اینکه هوش مصنوعی در مدل های مختلف برای انجام کارهای مختلف که مورد نیاز اشخاص مختلف هست طراحی شده است، بسیاری از استفاده کنندگان هنوز به سودهای زیاد هوش مصنوعی اعتقاد ندارن و نیاز به حضور آن را در زندگی روزمره حس نمیکنند و شاید دلیل اصلی آن در عدم تفکر و درک احساسات انسانی نهفته باشد.
توانایی فهمیدن و انتقال احساسات
همچنین برای درک بهتر این مقاله واژه یکدلی به صورت ” توانایی فهمیدن و انتقال احساسات از شخصی به شخص دیگر و یا به بیان ساده : توانایی قرار دادن خود به جای شخص دیگری از نظر احساسی” تعریف شده است. اما آیا انسان ها با یکدلی به دنیا آمده اند و یا در طول زمان توانایی یکدلی را فرا گرفته اند؟ نیمی از کسانی که در نظر سنجی شرکت کردن اعتقاد داشتند که انسان ها با توانایی درک احساسات و یکدلی به دنیا آمده اند اما باید به آنها در این زمینه آموزش داده شود تا نوع مناسب آن را فرا گیرند.
بگذارید مثالی در این باره بزنیم. تمامی افرادی که باعث آزار دیگران می شوند از تروریست ها گرفته تا افرادی مانند هیتلر انسان هایی هستند که قابلیت درک احساسات و خوبی و بدی را داند، اما نوع این احساسات و خوبی و بدی ها برای آنها به صورت متفاوت شکل گرفته است. مسلما اگر از شخصی مانند هیتلر سوال میشد که آیا او آدم بدی است و یا کار بدی انجام میدهد خود او پاسخش منفی بود. دلیل این مسئله آموزش نادرست و اشتباه اخلاقیات و خوب و بد ها به اینگونه از انسان ها میباشد. اما آیا یک سیستم کامپیوتری (هوش مصنوعی) با آموزش های لازم و کد نویسی های درست قادر به درک احساسات و خوب و بد های انسانی خواهد بود یا اینکه مانند آلترون از مجموعه انتقام جویان مارول در درک خوب و بد دچار اشتباه خواهد شد و قصد نابودی انسان را خواهد داشت.
– بدبینی به شرکت های توسعه دهنده دلیل اصلی عدم اطمینان به AI
عدم اطمینان مصرف کنندگان در حقیقت به حس آنها به کسب و کار های حوزه ی هوش مصنوعی بر میگردد.
در نظر سنجی به عمل آمده 65 درصد از مصرف کنندگان باور نداشتند که شرکت های توسعه نرم افزاری و شرکت هایی که از نرم افزارها و دستگاه های مبتنی بر هوش مصنوعی استفاده می کنند، سود و مصلحت مصرف کنندگان را در کانون توجه خود قرار داده و سود و منفعت شخصی خود را به علایق آنها ترجیح می دهند و همچنین 69 درصد بر این باور بودند که این شرکت ها به گونه ای مجبور به انجام کار درست و به نفع مصرف کنندگانشان هستند ( به دلیل قوانین محدود کننده و تاثیر مستقیم رضایت مشتری در درآمد بیشتر).
البته این ارقام چندان هم مورد تعجب نیستند چون در حال حاضر هیچ شرکت انتفاعی (شرکتی که به فکر سود باشد) همدلی و سود مصرف کنندگانش را در برابر سود خود مورد ارجحیت قرار نمی دهد و تقریبا تمام مصرف کنندگان از این مسئله آگاهی کامل دارند. برای مثال اگر شما یک آدرس ایمیل داشته باشید (که تقریبا تمامی افرادی که از اینترنت استفاده میک نند حداقل یکی دارند) شرکت های بسیاری ایمیل شما را مورد هجوم اسپم هایی قرار خواهند داد که تماما تبلیغاتی و برای فروش محصول یا سرویسی به شما طراحی شدهاند. در بیشتر مواقع این ایمیل های اسپم هیچ ارتباطی به چیزی که مصرف کنندگان احتیاج دارند و یا مورد علاقه آنها هست، ندارند که این مسئله خود نشان دهنده این است که شرکت ها علاقه ای به همدلی با مصرف کنندگان نداشته و تنها در صورت نیاز و سود بیشتر با آنها همدلی خواهند داشت.
سود و علاقه مشتری
اگر مردم به این باور داشته باشند که شرکت ها سود و علاقه آنها را در اولویت قرار نمی دهند و سود شخصی خودشان را مورد توجه و ارجهیت می دهند در نتیجه چگونه می توانند به تکنولوژی ها و محصولات آنها اعتماد کافی را داشته باشند. حتی از آن تعداد افرادی که باور داشتند شرکت ها مجبور به قرار دادن سود مصرف کنندگان در اولویت خود هستند بسیاری از آنها باز هم به هوش های مصنوعی توسعه یافته توسط آنها اطمینان لازم را نداشتند.
- 68 درصد از افراد مورد نظرسنجی به یک انسان بیشتر از یک هوش مصنوعی برای انجام کارهای بانکی مربوط به گرفتن وام اطمینان داشتند.
- 69 درصد گفتند که حاضراند بیشتر به یک انسان حقیقت را بگویند تا یک هوش مصنوعی.
- 40 درصد اعتقاد داشتند که هوش مصنوعی قادر به بهبود خدمات ارائه شده به مشتری و فعل و انفعالات آنها هستند.
عدم اطمینان ، عدم اطمینان ، عدم اطمینان
شاید قسمتی از این عدم اطمینان ناشی از عدم دانش مصرف کنندگان از نحوه کار و تصمیم گیری هوش مصنوعی باشد. این مسئله به نظر منطقی میآید که مصرف کنندگان تصور کنند که میتوانند با یک انسان بهتر در مورد مسائل مربوط به گرفتن وام بانکی صحبت کنند و امیدوار باشند که با استفاده از احساس همدلی کارمند بانک او را متقاعد به قبول درخواست وام آنها کنند تا اینکه بخواهند همین کار را با یک ماشین که از هوش مصنوعی پیروی میکند انجام دهند.
ولی در واقعیت هوش مصنوعی توانایی بیشتری در تشخیص نیازهای مصرف کنندگان و همدلی با آنها دارد اما این بسته به شرکت هایی است که از هوش مصنوعی برای انجام کارهایشان استفاده میکنند تا چطور این سیستم را به سمت همدلی و درک نیازهای احساسی مصرف کنندگانشان برنامه ریزی کنند. برای مثال شرکت ها میتوانند از سوالات شخصیت شناسی و حالت شناسی برای تشخیص احساسات مصرف کننده توسط هوش مصنوعی استفاده کنند تا نسخه ای هرچند کوچک اما کاربردی از احساسات انسانی را برای این سیستم ها شبیه سازی کنند با این حال سود بسیاری از این شرکت ها در زیر پا گذاشتن عواطف انسانی است.
کاربرد های هوش مصنوعی
لذا استفاده از هوش مصنوعی در مواردی که با مصرف کنندگان در ارتباط است، می تواند سطح ارتباطات بین مشتری و رفع نیاز ایشان را تا حد بسیار زیادی نسبت به ارتباط با شخص بهبود ببخشد، و تمام این موضوع بستگی به شرکت تولید کننده و استفاده کننده از این سیستم های هوش مصنوعی دارد که چگونه آنها را برای استفاده مشتری ها در نظر بگیرد پس اگر شما در حوزه هوش مصنوعی در حال کار کردن هستید و میخواهید که تعداد مصرف کنندگان هوش مصنوعی خود را افزایش دهید بهتر است برای این موضوع اهمیت جدی قائل شوید که مخاطبان شما باید به شما اطمینان کامل داشته باشند تا محصول شما را مورد استفاده خود در تمام عرصه های قابل استفاده، مورد استفاده قرار دهند و تنها در این صورت است که سود شما به دلیل استفاده بالای مخاطب و تعداد بالای آنها به حداکثر خواهد رسید.
همچنین میتوانید از اینجا توضیح جامعی درباره هوش مصنوعی بخوانید